سامانه هوش تجاری را به دو طریق می توان توسعه داد: هوش تجاری دپارتمانی و هوش تجاری سازمانی.
در هوش تجاری دپارتمانی در ابتدا سامانه هوش تجاری در یکی از دپارتمانها یا واحدهای سازمانی مستقر میشود و سپس کل سازمان درگیر پروژه هوش تجاری میشود.
در هوش تجاری سازمانی از همان ابتدا سامانه هوش تجاری در سطح سازمانی طراحی و پیاده سازی می شود.
هر روش مزایا و معایب خود را دارد و سازمان می بایست با توجه به شرایط خود، روش ایدهآل را انتخاب کند. در ادامه این مقاله به بررسی برخی ویژگیهای هر دو روش میپردازیم.
سازمانهای که به تازگی با مفهوم دادههای مجتمع، بهکارگیری داده در تصمیمات و هوش تجاری آشنا شدهاند، بهتر است که هوش تجاری را ابتدا در سطح یک دپارتمان یا یک واحد سازمانی پیاده سازی کنند و پس از آشنایی با مفاهیم آن و درگیری در چالشهای طراحی و پیادهسازی هوش تجاری در سطح صرفا یک واحد سازمانی، اقدام به طراحی و پیاده سازی آن در سطح کل سازمان کنند. در مقابل سازمانهای که پیش تر تجربههای در زمینه نرمافزارهای ERP و مجتع سازی دادهها داشته اند بهتر است که از همان ابتدا اقدام به پیاده سازی هوش تجاری در کل سازمان کنند.
در هوش تجاری دپارتمانی، اهداف، نیازمندی ها و محدودیتهای یک واحد سازمانی ممکن است مخالف اهداف و نیازمندیهای کل سازمان باشد. در یکی از شرکت های فعال در حوزه خودرو به چنین مشکلی برخوردم. واحد بازاریابی اقدام به پیاده سازی سامانه هوش تجاری کرده بود و با رصد مداوم بازار و بررسی ترندهای گذشته فروش و رفتار مشتریان، توانسته بود جذب مشتری و دریافت سفارش را افزایش دهد. افزایش جذب مشتری، هدف واحد بازاریابی بود در حالی که این هدف، با هدف شرکت مخالف بود و شرکت به علت محدودیت ها تولید علاقه ای به افزایش دریافت سفارش نداشت.
هوش تجاری سازمانی حتما باید از استاندارد خاصی پیروی کند، لایسنسهای خاصی باید تهیه شود و هماهنگ با نرمافزارهای دیگر سازمان باشد. هوش تجاری دپارتمانی چنین محدودیتهای ندارد و میتواند از هر نرم افزاری که کار میکند و جواب میدهد استفاده کند. به عنوان مثال، یکی از نرافزاهای پیاده سازی هوش تجاری نرم افزار اس کیو ال مایکروسافت است. در صورتی که روش هوش تجاری سازمانی پیاده سازی شود، جهت استفاده از تمامی امکانات این نرمافزار باید لایسنس آن تهیه شود در غیر این صورت کارایی لازم ندارد.
و در آخر اینکه هدف اصلی هوش تجاری دپارتمانی پیاده سازی سریع، تاثیر بر نحوه عملکرد و تصمیم گیری دپارتمان و بهبود آن است. در هوش تجاری سازمانی هر چند این هدف به صورت ضمنی وجود دارد، اما هدف اصلی کاربردی بودن و زنده بودن سامانه برای مدت طولانی است.
در صورتی که در مورد هر کدام از روشهای هوش تجاری سازمانی یا هوش تجاری دپارتمانی تجربه یا نظری دارید، در قسمت “نظرات” با ما به اشتراک بگذارید.