هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری چیست؟

چند سال پیش، مسولیت برگزاری جلسات آموزش هوش تجاری در سطح مدیران ارشد در چندین شرکت فعال و مطرح در حوزه ها و صنایع مختلف را بر عهده داشتم. اغلب اوقات قبل از شروع مباحث، جهت تخمین آشنایی افراد با مبحث هوش تجاری، از آنها می‌خواستم تعریف و برداشت خود از هوش تجاری را بیان کنند. خیلی اوقات افراد به ابزارهای هوش تجاری اشاره می کردند و هوش تجاری را معادل “پاور بی آی”، “تبلو” و یا “کلیک ویو” می دانستند. برخی هم  هوش تجاری را معادل برخی مفاهیم موجود در هوش تجاری می دانستند مثلا می گفتند هوش تجاری همان انبار داده است یا همان داشبوردهای مدیریتی است. برخی هم از Cube، Olap و یکپارچه سازی نام می بردند و هوش تجاری را معادل این مفاهیم می دانستند. برخی هم به قسمت تصمیم سازی هوش تجاری اشاره می کردند و معتقد بودند که هوش تجاری یک ابزار تصمیم گیری است.

جالب ترین تعریف را، مدیر فروش یکی از شرکت ها داشت. به شوخی گفت: “هوش تجاری چیزی که ما را در تجارت با هوش می کنه. می فهمیم کی بخریم، کی بفروشیم و چطور بیشتر سود کنیم. کلا یه چیزی که پولدارمون میکنه.” بعد هم اضافه کرد که ” هوش ریاضی و هوش هیجانی قبلا شنیده بودیم. الان هم هوش تجاری اومده و البته اصل هم همین. چیزی که پولدارمون کنه.” دوست عزیز، مشخصا هیچ ذهنیتی از هوش تجاری نداشت و فقط برداشت شخصی اش را از عبارت “هوش تجاری” بیان کرده بود. اما برداشت اش برای من جالب بود و به نظرم به مفهوم واقعی هوش تجاری بسیار نزدیک بود. در ادامه به تعریف هوش تجاری از دیدگاه های مختلف می پردازم و بررسی می‌کنم که چرا این تعریف برای من جالب بود.

موسسه گارتنر معتقد است که”هوش تجاری” مجموعه ای از ساختارها، ابزارها و برنامه های کاربردی است که امکان دسترسی و تحلیل اطلاعات را فراهم می‌کند و از این جهت فرآیند تصمیم گیری و کارایی کلی سازمان را بهبود می‌بخشد.

هر چند که تعریف گارتنر معتبر و مورد قبول است. اما بیشتر به زیرساخت فنی و تکنولوژی هوش تجاری اشاره می‌کند و جنبه‌ مدیریتی هوش تجاری را در نظر نگرفته است. توربن در کتاب “هوش تجاری، یک رویکرد مدیریتی” این جنبه از هوش تجاری را نیز در نظر گرفته و معتقد است که هوش تجاری یک رویکرد مدیریتی مبتنی بر داده است.

به نظر من تعریف دقیق هوش تجاری ترکیبی از دو تعریف بالا است. هوش تجاری در واقع یک رویکرد مدیریتی است که بر اساس آن مدیران سازمان نه بر اساس حدس و گمان بلکه بر اساس داده‌های واقعی موجود در داخل یا خارج سازمان، فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. اما بر اساس کدام داده‌ها؟ این داده‌ها چگونه، از کجا و طی چه فرآیندی جمع آوری می‌شوند و در کجا یکپارچه می‌شوند. اینجا است که تعریف گارتنر به کار میآید و هوش تجاری را مجموعه ای از ساختارها، ابزارها و برنامه‌های کاربردی می داند که امکان دسترسی، جمع آوری و یکپارچه سازی داده‌ها را فراهم می‌کند. “پاور بی آی”، “تبلو”، “کلیک ویو”، “انبار داده”، “داشبورد مدیریتی”، “Cube”، “Olap” … همه جزئی از همان ساختار، ابزار و برنامه های کاربردی هستند که امکان جمع آوری و یکپارچه کردن داده را فراهم می‌کنند اما به هیچ وجه معادل هوش تجاری نیست و فقط به یک وجه آن اشاره می‌کنند.

برگردیم به دوست عزیزی که معتقد بود “هوش تجاری چیزی که ما را در تجارت باهوش می‌کنه. می فهمیم کی بخریم، کی بفروشیم و چطور بیشتر سود کنیم.” به کلمه “چیزی” دقت کنید. هر چند که دوست عزیز دقیقا باز نکرد که “چیزی” دقیقا، چیست. اما می‌توانم حدس بزنم که در چارچوب هوش تجاری “چیزی” فقط می‌تواند معادل داده باشد. مدیر شرکت با دانستن داده‌های مانند میزان فروش سال‌ها و ماه‌ها قبل، میزان فروش محصول توسط رقبا در کل کشور، میزان تقاضا برای خرید محصول در کشورهای دیگر و …. و در کنار هم قرار دادن آنها می‌تواند بهترین زمان فروش و مناسب‌ترین خریدار را انتخاب کرده و بهترین سود کسب کند.

موتور جستجوی دیتاست گوگل

پایان‌نامه کارشناسی ارشدم درباره لبخوانی بود. مستقل از چالش‌هایی که برای پیدا کردن الگوریتم بهینه و ارزیابی آن داشتم، چالش اصلی من تهیه دیتاست مناسب بود. دیتاست استانداردی وجود نداشت و اگر هم وجود داشت، با سرچ معمول گوگل پیدا نمیشدند.

فقط من با چنین مشکلی روبرو نبودم، تقریبا تمام دوستان با مشکلات مشابهی دست و پنچه می کردند. یکی بر روی پردازش تصاویر دندان کار می کرد، دیگری روی تشخیص سلول های سرطانی. الگوریتم جدید شناسایی اثر انگشت موضوع پایانه نامه دیگری بود و یکی از همکلاسی ها هم بر روی شناسایی خویشاندی در تصاویر تمرکز کرده بود. مستقل از تعریف پایان‌نامه، دیتاست مشکل همه ما بود. دیتاست مناسب با سرچ معمولی در اینترنت پیدا نمیشد، باید مقالات بسیاری می‌خواندیم و رد دیتاست‌ها را از مقالات پیدا می‌کردیم.

خاطرم هست که پیدا کردن دیتاست مناسب و دانلود با اینترنت کند و دور زدن تحریم‌ها آنقدر سخت بود که بسیاری از دوستان در آن زمان ترجیح دادند که دیتاست مخصوص به خود را تهیه کنند.

چالش دیتاست همه گیر بود و بسیاری در سراسر دنیا، مانند دوستانم، اقدام به جمع آوری دیتاست‌های مخصوص به خود کرده‌اند. اما علی رغم کارگشا بودن آنها، این دیتاست‌ها در جایی ایندکس نشده بودند و امکان یافتن آنها با کمک موتور جستجوی فعلی گوگل بسیار مشکل بود.

چند روز پیش خبردار شدم که گوگل این چالش و فرصت را درک کرده است و بالاخره موتور جستجوی مخصوص دیتاست (Dataset Search) خود را راه اندازی کرده است. این موتور جستجو صرفا بر روی یافتن مناسب ترین دیتاست تمرکز کرده است.

 

روش کار به این صورت است که هر فرد، دانشگاه، موسسه، دولت … که قصد انتشار دیتاست خود را دارد، ابتدا باید یک سری تگ بر روی داده تعریف کند و اطلاعاتی مانند این که داده توسط چه کسی، در چه زمانی، با چه هدفی تهیه شده است را مشخص کند. سپس این اطلاعات در گوگل ایندکس می‌شود و در نهایت با سرچ در این سامانه در دسترس خواهد بود.

ظاهر و طراحی سایت مشابه گوگل است. می توان از تکنیک های پیشرفته جستجو در گوگل مانند استفاده از دبل کوتیشن و کلمات کلیدی چون site  در آن استفاده کرد. به عنوان مثال با نوشتن عبارت “daily weather”‌ داخل دبل کوتیشن، دقیقا این عبارت جستجو می شود و با نوشتن عبارت weather site:noaa.gov صرفا دیتاست‌های موجود در سایت noaa.gov بررسی می شود.

گوگل معتقد است که با توجه به حرکت دولت‌ها به سمت شفافیت و انتشار داده و همچنین اصرار مجلات علمی بر انتشار عمومی دیتاست مربوط به هر مقالات، این موتور جستجوی به سرعت رشد خواهد کرد.

مایند مپ ابزار هوش تجاری در مایکروسافت

در چند مقاله گذشته به بررسی ابزار هوش تجاری در مایکروسافت پرداختیم. در این مقاله به جمع بندی کلی این ابزارهای با کمک نقشه ذهنی (Mind Map) می پردازیم.
ابزارهای هوش تجاری مایکروسافت را از یک منظر می توان به دو دسته کلی ابزارهای سلف سرویس و سرویس ها تقسیم کرد. ابزارهای سلف سرویس هوش تجاری برای استفاده عموم، شرکت های کوچک و افرادی که تخصص کافی در زمینه آی تی و نرم افزار ندارند، طراحی شده است. دسته دوم سرویس های مایکروسافت است که همراه با اس کیو ال سرور نصب می شود. این دسته از سرویس خصوص متخصصان آی تی و شرکت های بزرگ است. هر دو دسته در نقشه ذهنی زیر مشخص شده اند.
هوش تجاری سلف سرویس به دو دسته هوش تجاری در اکسل و پاور بی آی تقسیم می شود.
سرویس های مایکروسافت در زمینه هوش تجاری هم به سه سرویس اصلی ، SSIS, SSRS , و SSAS تعلق دارد.
برای نمایش گزارش های هوش تجاری بر روی موبایل نیز موبایل ریپورت پابلیشر مورد استفاده قرار می گیرد.

نقشه ذهنی ابزارهای فوق را در تصویر زیر مشاهده می کنید. با کلیک بر روی هر قسمت به مقاله مرتبط هدایت می شوید.